چه كسي خرمشهر را آزاد كرد؟
مواجهه با آثار و پيامدهاي جنگها در جوامع مختلف، متفاوت است. برخي درصدد برجستهسازي موفقيتها، بعضي درصدد زدودن خاطرات تلخ شكستها و ناكاميها، گروهي درصدد كسب فرصتها و منافع از طريق نمايش مظلوميتها... برميآيند. به عنوان مثال، امريكاييها خود را فاتح جنگهاي درونگفتماني استعمارگران متحد و متفق دانسته و لباس ناجي بر تن كردهاند و از اين راه، نظام جهاني جديدي مبتني بر سازمان ملل متحد را پايهريزي نمودند؛ نظامي كه بر پايه نابرابري ساختاري، شكل گرفته و كمترين و مشهودترين وجه اين قشربندي بينالدولي، «حق وتو» است كه با متعلقات ديگري از جمله «حقوق بشر» و «ضرورت مبارزه با تروريسم» تبديل به يك گفتمان ويرانگر و متجاوز شده است.
آلمانها نيز كه خاطرات تلخ نازيسم را در ذهن خود دارند در تلاش هستند تا با تركيبي از سرشكستگي و غرور، وقايع جنگهاي جهاني را ترسيم نمايند و البته هر دم از انديشه پشتوانه و رهبران جنگ برائت بجويند. در ديگر سو، صهيونيستها قرار دارند كه حواشي ترديدآميز نسلكشي و آدمسوزي را به افسانههاي هفتاد مَن كاغذ تبديل كردهاند و مدعي مظلوميتي هستند كه قلب هر انساني را به درد ميآورد و البته اين مظلومنمايي، منافع بينالملليشان را- تمام و كمال- تأمين ميسازد... اما ما با آثار و پيامدهاي جنگ چه كردهايم و چه ميكنيم؟ آيا ملت ايران در جنگ، مظلوم يا فاتح يا چيز ديگري مثلاً مجاهد بود؟ براي نشان دادن اين وضع و بهرهبرداري از آن چه تلاشي كردهايم؟
امام خميني (ره) پيرامون اين مسئله در پيام «اعلام سیاستهای کلی نظام در دوران بازسازی کشور» مردم و مسئولان را به نكاتي ضروری توجه ميدهند از جمله «حفظ و نگهداری ترکیب یک یا چند شهر خراب شده در جنگ به منظور ترسیم علنی تجاوز دشمنان علیه انقلاب و کشورمان و نشان دادن قدرت دفاع و مقاومت قهرمانانۀ ملت که آیندگان فقط به اسناد و نوشتهها بسنده نکنند» (11/7/1367). البته امام (ره) تصريح فرمودند كه «این کار با رضایت کامل صاحبان املاک و با ایجاد شهرهای مجاور باید انجام شود» و اين امر به هر صورت، محقق نگرديد.
... غفلت ادامه داشت تا اين كه عدهاي از جنگرفتهها پايهگذار جرياني شدند كه راهيان نور نام گرفت و تركيبي از حركتهاي مردمي و مساعدتهاي پر فراز و فرود دولتها را در پي داشت.
... تصور اين بود كه با روي كار آمدن دكتر روحاني كه كارنامه درخشاني در دوران جنگ ایران و عراق داشته و همراه تعدادی از فرماندهان سپاه و ارتش، نشان درجه دو «فتح» و نشان درجه یک «نصر» را دریافت کرده است، توجه به جنگ و مواجهه با آثار و پيامدهاي آن صورت منطقيتري به خود بگيرد، اما ناگهان شنيده شد كه ايشان شهرهاي خرمشهر و آبادان را به عنوان منطقه آزاد اعلام فرمودند.
سئوالي كه پس از شنيدن اين خبر، هر ذهني را به خود مشغول ميكند اين است كه تبديل خرمشهر و آبادان به عنوان اصليترين نمادهاي دفاع ملت غيور ايران به منطقه آزاد تجاري در جهت اتخاذ كدام يك از انواع مواجهه با آثار و پيامدهاي جنگ تحميلي است؟ «منطقه آزاد» اعلام كردن خرمشهري كه امام (ره) در شأنش فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد كرد» (3/3/1361) با چه قصد و نيتي انجام شده است؟ اين كدام مديريتي بوده است كه در طي سه دهه كار را به آنجا رساند كه بهترين راه نجات مردم خرمشهر و آبادان از محروميت، آزادي آن است؟ چه كسي به نقطه كانوني خاطرات جهاد و حماسه؛ به خونين شهر شليك كرد؟ خرمشهر را چه كسي آزاد كرد؟!
بديهي است كه بخشي از مردم صبور و رنجديده اين شهرها از اين حكم، راضي و خشنود باشند و اگر هم بخشي از مردمان بصير اين سرزمين مخالفتي داشته باشند، نظر به افقهاي ديگري دارند. وعده تبديل هر شهر و دياري به منطقه آزاد حتي اگر صرفاً خلاصي از توليدات ايرانخودرو و سايپا را به دنبال داشته باشد، وعده جذابي است؛ اگرچه تداوم اين وضع همه مردمان كشور را به نقطهاي ميرساند كه خواهان تبديل به منطقه آزاد شوند. كما اين كه امروز، شهر بالاي 50 هزار نفري در كشور نيست كه آرزوي مركز استان شدن نداشته باشد.
ضمن احترام به نظر و خواست مردمان صبور آبادان و خرمشهر- هر چه كه باشد- سئوال اساسي اين است كه آيا تبديل مناطق مختلف كشور به منطقه آزاد، بهترين راه افزايش كيفيت خودروي ايراني يا پوشاندن بيدرايتي مديران محلي يا شكست سياستگذاريهاي برنامههاي توسعه است!؟
اگر چه امروزه كمابيش مردم اين شهرها ميدانند كه اولين پيامد اين فرمان، افزايش قيمت زمين و ملك و سپس حضور فروشندگان آذري، اصفهاني، يزدي، تهراني، شمالي و... در اين شهرها بوده و تدريجاً بخشي از ساكنان اين شهرها به نگهبان و راننده ... مهاجران مبدل خواهند شد. (مگر آن كه پيوسته بودن منطقه آزاد به سرزمين اصلي سبب گشوده شدن پاي درآمد نامشروع ناشي از قاچاق كالا به سفره ساكنان شود.)
ممكن است گفته شود مناطق آزاد، كانون سرمايهگذاري اقتصادي خارجي و داخلي هستند؟ اين حكم غلط نيست اما مادامي صحيح است كه تعداد مناطق آزاد، محدود باشد. مگر تمام حجم سرمايهگذاري داخلي و خارجي كشور، ظرفيت توليد چند جزيره كيش را دارد؟ به عبارت ديگر، تعدد بيضابطه هر چيز از جمله مناطق آزاد تنها ناشي از بيتوجهي و بياطلاعي است. گو اين كه آيا اصولاً جزيره كيش، آرمانشهر موعود انقلاب اسلامي است كه اين پايه، لازمالتكرار است؟ آيا اعلام چنين مناطق آزادي، چيزي جز ايجاد چند شهر مروج مصرفگرايي و مظهر وابستگي به واردات كالاها و اجناس لوكس خارجي در قبال فروش نفت خام است؟
ذكر اين نكته نيز خالي از فايده نيست كه منطقه آزاد تجاري، منطق فرهنگي ويژهاي دارد كه يا بايد آن را به تمامه پذيرفت و به تبعات آن تن داد يا بايد از آن احتراز كرد. به عبارت ديگر، تهيه نسخه جعلي، كپي يا بدوي، تنها يكي دو مرتبه مخاطب را آموزش ميدهد كه سفر و خريد در اين مناطق را در سبد هزينه خانوار بگنجاند و سپس به سوي نسخههاي اصليتر يا لااقل متنوعتر برود. از اين جهت، اتلاف منابع ارزي كشور بواسطه سفرهاي غيرضروري به آنتاليا و دبي و تايلند... روي ديگر بسط فرهنگ منطقه آزاد است.
یادداشت خواندنی وحید جلیلی در نقد یادداشت عباس عبدی؛...برچسب : نویسنده : farhang-omumi بازدید : 148