معرفي كتاب

ساخت وبلاگ

معرفي كتاب

«سه گفتار در باب اقتصاد مقاومتي»

سه گفتار در باب اقتصاد مقاومتي

طرح مسائل و موضوعات اقتصادي در جامعه امروز ايران، نه تنها در موارد محدودي توسط نخبگان و علماي علوم اجتماعي صورت مي‏ پذيرد، بلكه غالباً اين اهالي علم اقتصاد هستند كه به اظهار نظر در امور فرهنگي و اجتماعي مبادرت مي‏ نمايند. تعميق شكاف و جدايي ميان علم «اقتصاد» و «علوم انساني» به نحوي است كه به ‏تدريج، «فلسفه» و «تاريخ» نيز از مباحث مرتبط با دانش «اقتصادي» زدوده شده ‏اند و تلاش ملموسي براي انتقال دانش اقتصاد به دانشگاه‏ هاي فني و مهندسي نظير دانشگاه صنعتي شريف در شرف تحقق است.

اين همه در شرايطي است كه علوم اجتماعي از روز نخست در ارتباط مستقيم با دانش اقتصاد بوده است. آثار كلاسيكي مانند كتاب «سرمايه؛ نقدي بر اقتصاد سياسي» كارل ماركس [1]، «تقسيم كار اجتماعي» اميل دوركيم [2]، «فلسفه پول» گئورگ زيمل [3]، «اخلاق پروتستاني و روح سرمايه‏ داري» ماكس وبر [4] و... نشان مي‏ دهند كه نه فقط علم جامعه ‏شناسي بلكه جامعه جديد نيز بدون اقتصاد قابل توصيف و تبيين نيست.

برای بهتر نشان دادن تفكیك غیرمنطقی مطالعات اقتصادی از مطالعات فرهنگی- اجتماعی در ایران، نظر مخاطبان را به معرفی «آنتونی گیدنز» در آغاز كتاب «راه سوم؛ بازسازی سوسیال دموكراسی» دعوت می‎نمایم:

 آنتونی گیدنز، جامعه‏ شناس انگلیسی ... است كه از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ عهده‏ دار ریاست دانشكده اقتصاد لندن ... بود. او هم چنین مشاور تونی بلر نخست‏ وزیر انگلستان می‏ باشد و در واقع رویكرد سیاسی «راه سوم» گیدنز، هدایت‎كننده فكری و خط‏ مشی سیاسی- اقتصادی تونی بلر (و نیز بیل كلینتون) بوده است. ... گیدنز پس از جان مینارد كینز، معروف ترین جامعه ‏شناس انگلیسی توصیف شده است.

از اين جهت، فارغ‏ التحصيلان رشته‏ هاي اقتصادي در جوامع اروپايي از جمله كشورهاي حوزه اسكانديناوي، فرانسه و... و در نقطه مقابل آن‏ها يعني جوامعي نظير انگلستان و امريكا كه مسئوليت‏ هاي اجتماعي ناچيزي براي دولت‏ها قائل هستند نيز نمي ‏توانند نسبت به انديشه اجتماعي در تصميم‏ گيري‏ ها و برنامه‏ ريزي‏ هاي اقتصادي بي‏ توجه باشند. اين در حالي است كه در كشور ما چنين نگرشي به امر اقتصادي به‏ كلي مغفول است و جز در موارد كم ‏شمار عنايتي به امور فرهنگي و اجتماعي در تصميم ‏سازي‏ هاي اقتصادي ديده نشده است.

منظر تقليل‏ گرايانه و تفكيك امر اقتصادي از امر اجتماعي- فرهنگي در مورد «سياست‏ هاي كلان ابلاغي رهبري» كه معمولاً در بندهايي از آن‏ها دستوراتي مانند «فرهنگ‏ سازي» و «گفتمان‏ سازي» نيز به چشم مي‏ خورد، پيچيده‏ تر است. چرا كه فارغ از مجادلات قابل پيگيري پيرامون تركيبات مزبور، اين وظيفه خطير نيز بر عهده اهالي علم اقتصاد قرار مي‏ گيرد.

نظر به نكات فوق‏ الذكر، اين مجموعه اگرچه تلاشي ناچيز در راستاي تبيين اقتصاد مقاومتي به شمار مي ‏رود، اما يك گام است؛ گامي كوچك حامل سئوالاتي بزرگ: چرا انواع و اقسام شوراهاي عالي اقتصادي و نهادهاي پولي و بانكي خالي از حضور دانشمندان علوم اجتماعي است؟ سهم مؤلفه‏ هاي فرهنگي- اجتماعي در جهت‏ دهي و مشروعيت‏ بخشي به تصميمات اقتصادي و توفيق آن‏ها به چه ميزان است؟ چرا نشست‏ هاي ذيل عنوان فرهنگ‏ سازي و گفتمان‏ سازي، كانون قدرت‏ن مايي مهندسان و اقتصاددانان شده است؟ آيا جامعه و فرهنگ به عرصه آزمون و خطاي سياست‏ هاي اقتصادي تهورآميز تنزل يافته است؟

از اين جهات، مجموعه پيش رو با سه هدف تهيه و تدوين شده است:

  1. تلاش براي ارائه تفسيري اجتماعي- فرهنگي از سياست‏هاي كلي اقتصاد مقاومتي براي عموم مخاطبان،
  2. تلاش براي ارائه پرسش ‏هايي اجتماعي- فرهنگي از اين سياست‏ها و واضعان آن،
  3. تلاش جهت ايجاد بسترهاي لازم تحقق و توفيق سياست‏ها.

به ديگر سخن، مقصد نهايي اين نوشتار، ارائه پاسخ‎هايي درخور به پرسش‏ هاي ذيل است:

«سه سئوال در مورد اقتصاد مقاومتي كه در حقيقت اقتصاد مقاوم است، وجود دارد؛... سئوال اول اين است كه اقتصاد مقاومتي چه هست و چه نيست؟... سئوال دوم: آيا اقتصاد مقاومتي كه شعار آن را مي‏دهيم، تحقق‏ پذير است، ممكن است يا نه، خيالات خام است؟ سئوال سوم: اگر تحقق اقتصاد مقاومتي ممكن است، الزامات آن چيست؟ چه كارهايي بايد انجام بگيرد؟ [5]»

بر اين اساس، مجموعه مذكور از سه گفتار مجزا اما مرتبط با يكديگر و در قالب سه فصل تهيه شده است:

فصل اول: چرايي و چيستي سياست‎هاي كلي اقتصاد مقاومتی،

فصل دوم: وضعيت‏ شناسي حوزه فرهنگ در تحقق اقتصاد مقاومتي،

فصل سوم: راهبردهاي گفتمان‏ سازي سياست‏ هاي كلي اقتصاد مقاومتي.

بر اساس بند (21) سياست‏ هاي كلي اقتصاد مقاومتي، گفتمان‏ سازي در خصوص اين سياست‏ها يكي از رسالت ‏هاي اصلي فعالان و مجموعه‏ هاي فرهنگي است. از همين رو، «فصل اول» اين نوشتار به دليل قلت منابع در جهت تبيين «اقتصاد مقاومتي» تهيه شده و از اين جهت واجد يك طرح مسئله كلي است؛ طرح مسئله‏ اي كه به جاي پرداختن به يك يا چند موضوع بصورت عميق و احياناً راهبردي- عملياتي، به بيان چارچوبي كلي براي تسهيل ادراك و تصريح اهميت سياست‏ هاي اقتصاد مقاومتي تمركز داشته است. از اين جهت، فصل نخست، رسالت اصلي خود را در سطح آگاهي‏ بخشي و گفتمان‏ سازي تعريف كرده است.

«فصل دوم» گفتاري از جنس مباحث نظري بوده و با استفاده از منابع كتابخانه‏ اي انجام شده است، كه در آن پس از طرح مقدماتي در باب ابعاد فرهنگي- اجتماعي اقتصاد مقاومتي، به بيان جايگاه فرهنگ در تحقق سياست‏هاي كلي اقتصاد مقاومتي نظر داشته‏ ايم. از اين جهت، بررسي ظرفيت‏‏ ها، تهديد‏‏ها و چالش‏هاي حوزه فرهنگ در تحقق اقتصاد مقاومتي مورد بحث قرار گرفته است. طرح مفاهيم «اقتصادِ فرهنگ»، «صنعتِ فرهنگ»، «فرهنگِ اقتصادي» و «فرهنگِ حاكم بر علم اقتصاد متداول» گام بعدي در تبيين اهميت فرهنگ در تحقق اقتصاد مقاومتي بوده است.

مروي بر «فرهنگِ حاكم بر علم اقتصاد متداول» ضرورت تهيه «پيوست فرهنگي طرح‏ها و برنامه‏ ها» به عنوان حداقل اقدام ممكن براي جلوگيري از انحطاط فرهنگ اقتصادي مردم را مورد تأكيد قرار مي‏ دهد. همچنين، تفكيك ظرفيت‏‏هاي حوزه فرهنگ در تحقق اقتصاد مقاومتي به دو بخش الف) مقاوم‏ سازي اقتصاد در درون حوزه فرهنگ و ب) مقاوم‏ سازي فرهنگ اقتصادي جامعه، نظرگاه جديدي را به روي ما مي‏ گشايد. به عنوان مثال، نقش حوزه «صنعت فرهنگ» در تأمين منابع مالي، و نقش حوزه «غيرصنعت فرهنگ» در تبليغ و ترويج مضامين فرهنگي مرتبط و گفتمان‏ سازي پيرامون اقتصاد مقاومتي از ديگر ظرفيت‏هاي بخش فرهنگ است.

در نهايت فصل دوم با طرح يك تهديد جدي به پايان مي‏ رسد: «عدم وجود يك برداشت روشن و رويكرد اقتصادي مشخص در مورد چيستي و چرايي «اقتصاد مقاومتي» و امكان بروز شكاف و گسست ميان نسخه‏ هاي اقتصادي مختلف كه توسط نهادهاي حاكميتي، قواي سه‏ گانه و ساير دستگاه‏ها ابلاغ و اجرا مي‏ شود، مي‏ تواند مشكلاتي را بر سر راه آنچه گفتمان‏ سازي و يا فرهنگ‏ سازي پيرامون اقتصاد مقاومتي ناميده مي‏ شود، پديد آورد».

«فصل سوم» گفتاري كاربردي است كه هدف گفتمان‏ سازي پيرامون اقتصاد مقاومتي را تعقيب مي ‏نمايد. اين نوشتار با اشاره به رويكردهاي موجود در قبال سياست‏ هاي كلي اقتصاد مقاومتي آغاز مي‏ شود و با تطبيق آن‏ها با ديدگاه مقام معظم رهبري تلاش مي‏ كند چارچوبي منطقي- اقناعي را پيش روي خواننده قرار دهد تا از اين منظر، امكان استخراج مؤلفه‏ هاي گفتمان‏ سازي اقتصاد مقاومتي براي انواع مخاطب عام، نخبه، انقلابي و خانواده‏ ها را فراهم نمايد.



[1] Capital: Critique of Political Economy by Karl Marx (1867)

[2] The Division of Labor in Society by Emile Durkheim (1893)

[3] The Philosophy of Money by Georg Simmel (1900)

[4] The Protestant Ethic and the Spirit of Capitalism by Max Weber (1905)

[5] بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در حرم مطهر رضوي 1/1/1393

مشاهده مشخصات كتاب

قابل تهيه در اينجا

یادداشت خواندنی وحید جلیلی در نقد یادداشت عباس عبدی؛...
ما را در سایت یادداشت خواندنی وحید جلیلی در نقد یادداشت عباس عبدی؛ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farhang-omumi بازدید : 148 تاريخ : شنبه 10 تير 1396 ساعت: 18:26